تو بهترین داداش دنیایی...

نداي عاشقي

تو بهترین داداش دنیایی...

دفعه اول توی کوچه دیدمش



گفت :داداشی میای بازی کنیم ؟


بعد از اینکه بازیمون تموم شد گفت:

تو بهترین داداش دنیایی


وقتی بزرگتر شدم و به دانشگاه رفتم چشام همش اونو می دید و


میخواستم از ته دل بگم عاشقتم ، دوستت دارم


اما اون گفت تو بهترین داداش دنیایی


وقتی ازدواج کرد من ساقدوشش بودم


بازم گفت تو بهترین داداش دنیایی


و وقتی مرد من زیر تابوتش رو گرفتم


مطمئن بودم اگه می تونست حرف بزنه

 

می گفت تو بهترین داداش دنیایی


چند وقت بعد وقتی دفتر خاطراتشو خوندم دیدم نوشته


عاشقت بودم ، دوستت داشتم اما میترسیدم بگم


برای همین می گفتم تو بهترین داداش دنیایی...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در شنبه 21 بهمن 1391برچسب:,ساعت20:18توسط Mr.Amorist |